تصاویر منتشر شده از داخل کعبه

یاسر احمد این شانس را داشت که در 30می 2015 وارود کعبه شود و تعدادی عکس از داخل کعبه بگیرد.

هشت تصویر از داخل کعبه !


چراغ هایی که در وسط کعبه قرار دارند

هشت تصویر از داخل کعبه !


هشت تصویر از داخل کعبه !


محل دعا و نیایش حضرت محمد (صل الله علیه و آله و سلم) در داخل کعبه

هشت تصویر از داخل کعبه !


هشت تصویر از داخل کعبه !


گوشه ای که رکن یمانی در خارج آن واقع شده است.

هشت تصویر از داخل کعبه !


دربی که به بام کعبه راه پیدا می کند

هشت تصویر از داخل کعبه !


هشت تصویر از داخل کعبه !


میزی که عود روی آن قرار می گیرد

منبع: مشرق

بار دیگر کشف حجاب یک بازیگر زن دیگر ایرانی ! +عکس

بعد از چهره هایی چون گلشیفته فراهانی و مینا لاکانی که با مهاجرت به آن سوی آبها و کشف حجاب پا در مسیری بی بازگشت گذاشتند حالا یک بازیگر ایرانی دیگر چنین مسیری را در پی گرفته است.

بار دیگر کشف حجاب یک بازیگر زن دیگر ایرانی ! +عکس

عکس های بدون حجاب صدف طاهریان

البته که این بازیگر زن نه چهره شناخته شده که بازیگری درجه دو است که مخاطبان عام سینما چنان که باید او را نمی شناسند.



[برای مشاهده تصاویر در اندازه ی واقعی روی عکس کلیک کنید]

بار دیگر کشف حجاب یک بازیگر زن دیگر ایرانی ! +عکس
صدف طاهریان

این بازیگر صدف طاهریان نام دارد که اخیرا در صفحات اینستاگرام خود تصاویری غیرمتعارف از خود قرار داده و البته با قرار دادن ویدیویی تاکید کرده که صفحه اش هک نشده!!!

بار دیگر کشف حجاب یک بازیگر زن دیگر ایرانی ! +عکس
عکس صدف طاهریان

این بازیگر زن سینماى ایران که بازى در فیلم هایى چون “سلام بر عشق” ،”پس کوچه هاى شمرون” و “عصر یخبندان” را در کارنامه دارد به ناگهان در صفحه اینستاگرام خود کشف حجاب کرد.


بار دیگر کشف حجاب یک بازیگر زن دیگر ایرانی ! +عکس
عکس آتلیه ای صدف طاهریان

این بازیگر در تله فیلمهایی چون “موارد مشکوک”، “تلفن همراه” و “قرار بعدی همانجا” نیز بازی کرده و البته در نخستین سرمایه گذاری سینمایی بابک زنجانی یعنی درام به لحاظ ساختاری متقاطع “هیچ کجا هیج کس” هم ایفای نقش کرده بود!!!


بار دیگر کشف حجاب یک بازیگر زن دیگر ایرانی ! +عکس
عکس با حجاب صدف طاهریان

تاکید بر اینکه کشف حجاب اتفاقی نبوده!!!
در ساعت هاى اولیه کشف حجاب این بازیگر خیلى ها احساس میکردند صفحه اش هک شده اما خودش با قرار دادن ویدیویى در صفحه اینستاگرام خود تایید کرد که این پست ها توسط وى گذاشته شده و هکى در کار نیست.


بار دیگر کشف حجاب یک بازیگر زن دیگر ایرانی ! +عکس
عکس بی حجاب صدف طاهریان

براساس شنیده ها طاهریان از ایران به دوبی مهاجرت کرده و پس از گلشیفته فراهانى و مینا لاکانى سومین بازیگر سینماى ایران به حساب مى آید که سرنوشت اینچنینى براى خود انتخاب کرده است.

نکته حائز اهمیت تاسف اکثر کاربران صفحه اش از رخ دادن این اتفاق در ایام محرم است.
منبع : سیمرغ

درآمد ماهیانه یک زن خیابانی (+۱۸)

معصومه چهارمین فرزند خانواده است و ۲۸ سال دارد. از ۲۰ سالگی این کار را شروع کرده است. وقتی درباره دلیلش می‌پرسم در یک کلام توجیه می‌کند: مشکل مالی پیدا کردم.

درآمد ماهیانه یک زن خیابانی (+۱۸)


آرایش غلیظی ندارد. کف کفشش تخت تخت است و مانتویی هم که به تن دارد به اندازه کافی بلند است. نمی‌توانم نامش را «زن خیابانی» بگذارم. در خانه پدرش زندگی می‌کند؛ پدری که تکنسین یک شرکت بوده و ۱۳ سال پیش از میان آنها رفته است. مادرش به تنهایی ۶ فرزند را به دندان کشیده و حالا تنها ۲ نفر از آنها در خانه مانده‌اند. باقی ازدواج کرده‌اند و به گفته «معصومه» داستان ما، زندگی خوبی هم دارند.

معصومه چهارمین فرزند خانواده است و ۲۸ سال دارد. از ۲۰ سالگی این کار را شروع کرده است. وقتی درباره دلیلش می‌پرسم در یک کلام توجیه می‌کند: مشکل مالی پیدا کردم».و مدعی می‌شود: حقوق بازنشستگی پدرم ۷۰۰ هزار تومنه که ۴۰۰ تومنش بابت اجاره خونه میره. از خواهر و برادرام هم کمک نمی‌گیریم. «اولین باری که دست به این کار زدم، ۲۰ سالم بود. با دوستام رفته بودیم شیراز. توی یه قهوه‌خونه قلیون می‌کشیدیم و حرف می‌زدیم. خانمی حدودا ۴۵ ساله با چندتا دختر وارد شدن و روی تخت کنار ما نشستن. کم کم با هم گرم گرفتیم. خانمی که سنش از بقیه بالاتر بود پیشنهادش رو مطرح کرد. گفت اگه پول کم آوردید من می‌تونم براتون مشتری جور کنم».

از معصومه می‌خواهم احساسی را که اولین بار داشته برایم توصیف کند. این‌که آیا ترسیده بود یا پشیمان نبود؟
با لبخندی که در کل مدت گفت‌وگو از لبانش پاک نشد، جواب داد: نه، نترسیده بودم. اون زمان از لحاظ روحی اون‌قدر داغون بودم که دیگه چیزی برام مهم نبود.
حتی اولین مشتری‌اش را هم به خاطر دارد. یک پیرمرد بالای ۵۰ سال.

– از اون کار ۳۰ هزار تومن گیرمون اومد. فکر کن، سال ۸۵ بود، ۳۰ هزارتومن واسه ما خیلی پول بود.

منوی کافی‌شاپ را به دستش می‌دهم. می‌گوید رژیم است. از رژیمش هم برایم تعریف می‌کند که پیش دکتر فلانی رفته است و قول داده در فلان مدت، فلان کیلو وزن کم کند. چقدر شبیه سایر آدم‌های دور و برم هست.
می‌پرسم: می‌ارزد؟
فکر می‌کند جنبه مالی‌اش را می‌گویم. جواب می‌دهد: من همه کاری کردم. از منشی‌گری مطب بگیر تا فروشندگی. اول و آخرش برگشتم سر این کار. هرجا که کار کنی بعد از یه مدت پیشنهادهای صاحبکارا شروع میشه. ماهی ۳۰۰ تومن حقوق میدن، هر انتظاری هم دارن. توی بازار هم که نمیشه از این کارا کرد؛ تابلو میشی و دیگه نمی‌تونی جایی کار کنی.
و ادامه می‌دهد: الان ماهی ۳ تومن درمیارم.
دوباره می‌پرسم: نه، منظورم سختیاشه. به تحقیرش، خطرش، آبروریزیش می‌ارزه؟
جواب می‌دهد: بستگی به خانوم رئیست داره.

جمله‌اش را درست متوجه نمی‌شوم. با اصطلاحاتش آشنا نیستم. توضیح می‌دهد: خانوم رئیس، خاله، مامان … همه چی بهشون می‌گن. همون کسی که واسطه ما با مشتریاست. اگه پیش آدم مطمئنی کار کنی خیالت راحته.

بعد شروع می‌کند به یادآوری خاطراتش؛ از سفر شیراز که برگشتم، به «فریبا» معرفی شدم. اونم واسطه بود.از فریبا که حرف می‌زند لبخندش کشدارتر می‌شود. فریبا کسی بوده که معصومه را مجاب کرده تحصیلاتش را که در پایه دوم دبیرستان رها کرده بود، ادامه دهد. معصومه حالا دیپلم حسابداری دارد. از فریبا به خوبی یاد می‌کند. کسی که اجازه نمی‌داد با امثال معصومه بدرفتای شود. به خاطر آنها با دیگران درگیر می‌شد. حتی دخترها را مجبور می‌کرد تحت نظر دکتر باشند.می‌گوید: فریبا بود که چم و خم کارو بهمون یاد میداد…

دلم می‌خواهد فریبا را ببینم. این را به معصومه می‌گویم و قبول می‌کند. راهی خانه فریبا می‌شویم. نه این‌که به این راحتی دیدارمان را قبول کند، به خاطر اعتمادش به معصومه است که ما را می‌پذیرد. ظاهرا دوستی عمیقی دارند. احتمالا از باب درد مشترک!از معصومه می‌پرسم «تا حالا کسی از مشتریا بوده که بهش علاقه‌مند بشی؟»جواب می‌دهد: واسه من پیش نیومده اما یکی از دخترا بود که یکی از مشتریاش عاشقش شد. آب توبه ریخت رو سرش و ازدواج کردن. الان سه تا بچه دارن، یکی از یکی خوشگل‌تر …لبخند می‌زنم. حداقل یک نفر نجات پیدا کرده است.

معصومه می‌گوید: فکر نکن همه برای مشکل مالی این کارو می‌کنن. یه دختره بود به اسم نگار. خونه داشت توی بالاشهر تهرون به چه بزرگی. وقتی بهش گفتیم چرا این کارو می‌کنی، یه کلمه می‌گفت و دهن همه رو می‌بست؛ کمبود محبت.آهی می‌کشد و می‌گوید: بالاخره هر کسی توجیهات خودشو داره.به خانه فریبا رسیده‌ایم؛ یک واحد سرایداری در یک آپارتمان‌. خانه ۹۰ متری فریبا زیباست و در کمال تعجب، تمیز و مرتب. دو اتاق خواب دارد؛ یکی نزدیک در ورودی و یکی هم آخر راهرو.به اطراف خانه نگاهی می‌اندازم. باورم نمی‌شود در جایی ایستاده‌ام که تنها راجع به آن شنیده بودم.

فریبا از اتاقش بیرون می‌آید. معصومه گفته بود ۴۰ سال دارد اما حداقل ۵۰ ساله به نظر می‌رسد. قد بلند است و به طرز باورنکردنی لاغر … فقط ردیف جلوی دندان‌هایش باقی مانده است. معصومه گفته بود تریاک می‌کشد. رفتارش چندان دوستانه نیست. بی‌حوصله و خشک سلام می‌کند. تعارف می‌کند که چیزی می‌خوریم یا نه؟ نمی‌خوریم. معصومه سر حرف را باز می‌کند و از فریبا می‌خواهد داستان زندگی‌ش را تعریف کند. باز هم بی‌حوصله پاسخ می‌دهد: چی بگم آخه؟ معصومه کمکش می‌کند: تعریف کن چی شد اومدی اینجا.

به قول خودش از عشق پسرعموی خدا خیر نداده‌اش بوده که کارش به اینجا کشیده است. عاشق پسر عمویش بوده اما او زیر قول و قرارها زده و با کس دیگری ازدواج کرده است. بعد از ازدواج او، فریبا که حالا ۲۳ سال داشته دیگر دلیلی برای ماندن در شهر خودشان نداشته است. شبانه به سمت شهری دیگر راهی می‌شود. در این شهر با مرد متاهلی به نام «حمید» آشنا می‌شود و بعد از ادواج موقت با او باردار می‌شود. حمید به سقط جنین اصرار دارد اما فریبا زیر بار نمی‌رود و از دست حمید فرار می‌کند. خانه‌ای برای خودش اجاره می‌کند و تا به دنیا آمدن کودک همان‌جا می‌ماند. از قضا یکی از همسایه‌ها از همان واسطه‌ها بوده است. زیر پایش می‌نشیند که با یک بچه سر چه کاری می‌خواهی بروی؟ خرجت را از کجا در می‌آوری؟ و این آغاز ورود فریبا به این کار می‌شود. سه ماه بعد از تولد نوزاد است که حمید، فریبا را پیدا می‌کند. وقتی از کار جدیدش مطلع می‌شود بچه را با زور و دعوا می‌گیرد و به دست زنش می‌دهد اما فریبا را ترک نمی‌کند. عوض آن، بساط قمارش را این بار در خانه او علم می‌کند. پسر فریبا حالا ۱۷ ساله است و نزد نامادری و برادرهای ناتنی‌اش بزرگ می‌شود. هیچ اطلاعی هم از وجود فریبا ندارد. اینجای داستان، فریبا گریه‌اش می‌گیرد …

دیگر وقت رفتن است. این را از اشاره‌های معصومه می‌فهمم. دیدار کوتاهی بود اما برای من همین دیدار نیم ساعته کفایت می‌کرد. در راه برگشت، معصومه با نفرت از حمید حرف می‌زند. می‌گوید: فریبا کمبود محبت داره. روحیه‌ش خیلی حساس و زودرنجه. بارها وقتی توی زندان بوده حمید دار و ندارشو پای قمار فروخته اما هربار بعد از آزاد شدن بازم اونو به زندگیش راه داده.سوال تکراری‌ام هنوز به قوت خود باقی است: ارزششو داره؟
– ببین، توی این کار پشیمون می‌شی، گریه می‌کنی، اذیت می‌شی اما نمیتونی رهاش کنی.

«زنان بسیاری هستند که برخلاف معصومه نه جایی برای خواب دارند و نه پولی برای گذران زندگی روزانه».این توصیف مدیرعامل موسسه حمایت از زندگی سالم است از وضع معصومه در مقایسه با دیگر مواردی که در مراکز حمایت از زنان آسیب‌دیده پناه داده شده‌اند.«چوب‌بند»، با اشاره به وضعیت زنان خیابانی اظهار می‌کند: بسیاری از این زنان ادعا می‌کنند که از بی‌خانمانی بوده است که دست به این کار زده‌اند و اگر تنها جای خوابی برای آنها وجود داشت هیچ‌گاه تهدید جانی این کار را به جان نمی‌خریدند.

او که داور دادگاه خانواده نیز هست، ادامه می‌دهد: در مورد افرادی مانند معصومه یا فریبا بیشتر از هر چیز احتمال می‌رود که این افراد در بازه‌ای از زندگی، ضربه روحی شدیدی را متحمل شده‌اند و از آن پس، رفتاری تلافی‌جویانه را پیشه کرده‌اند.وی درباره راهکارهای نجات چنین افرادی توضیح می‌دهد: از جایی به بعد، هدف، وسیله را برای این افراد توجیه می‌کند و به جایی می‌رسند که حتی با وجود باورهای درونی هم، هنوز دست از این کار نمی‌کشند. بنابراین می‌توان گفت که بهترین راه نجات برای این افراد «پیشگیری» است چرا که بازگرداندن ارزش‌ها به چنین افرادی مستلزم درمان تخصصی و ایجاد شرایط اجتماعی مناسب برای آنهاست.
از بیرون که به داستان معصومه نگاه می‌کنم دختری را می‌بینم که ۸ سال پیش در سفری به شیراز، یک وجب آب از سرش گذشته است و حالا صد وجب دیگر هم ظاهرا برایش اهمیتی ندارد. دختری را می‌بینم که راحتی پول درآوردن را در ساعات کاری کمتر می‌بیند و نه در ارزش‌هایی که زیر پا نابود می‌شوند. دختری را می‌بینم که به حال زندگی فریبا تاسف می‌خورد اما حداقل در مقابل من شکایتی از راه زندگی خودش نداشته است.نمی‌دانم، شاید باید دعا کنم روزی کسی پیدا شود و روی سر معصومه آب توبه بریزد و دوباره ارزش‌های زندگی را یادآور شود.

بی‌تردید بخش زیادی از اظهارات معصومه‌ها و فریباها، ادعاها و توجیهاتی است که خودشان هم می‌دانند مبنای محکمی ندارد؛ چنان‌که معصومه یک بار از مشکل مالی می‌گوید، یک بار از شدت داغان بودن روحیه‌اش و نهایتا هم از اعتیاد به این کار. اما به هر حال، فارغ از آنچه این قربانیان مدعی هستند، باید بپذیریم که این قشر در جامعه ما وجود دارند و متاسفانه واقعیاتی غیر قابل انکارند. مدتی قبل هم وزیر کار، تعاون و رفاه اجتماعی بر این مهم تاکید کرد که نباید این طیف را انکار کنیم بلکه باید برای حل این معضل گام برداریم. باید باور کنیم که امروز لاپوشانی و انکار این بیماری، هیچ کمکی به درمانش نمی‌کند.

منبع: سیمرغ

کاهش نرخ سود بانکی قطعی شد.

وزیر اقتصاد، رئیس کل بانک مرکزی و رئیس سازمان مدیریت به عنوان سه عضو اصلی شورای پول و اعتبار برای کاهش قطعی نرخ سود بانکی هم نظر شدند.
خبرگزاری مهر: اعضای شورای پول واعتبار عصر روز سه شنبه هفته جاری در ساختمان لاجوردی میرداماد دور هم خواهند آمد تا بالاخره برای نرخ سود بانکی تصمیم گیری کنند، این در حالی است که قرار بود این موضوع در جلسه دو هفته پیش شورا مورد بررسی و تصویب قرار گیرد که البته این جلسه لغو شد. علی طیب نیا وزیر اقتصاد دلیل لغو این جلسه را رسیدگی به لایحه احکام دائمی برنامه ششم اعلام کرد.

روز گذشته نیز جزئیات بسته اقتصادی ۶ ماهه دوم سال توسط سه عضو کابینه دولت یازدهم رونمایی شد و یکی از بندهای مهم آن مربوط به کاهش نرخ سود بانکی است؛ بررسی میزان و چگونگی کاهش نرخ سود بانکی قرار بود که روز گذشته در جلسه ای ویژه توسط معاونین سیف مورد بررسی و تصویب قرار گیرد که البته به دلیل چگونگی و تدوین جزئیات ابلاغ شرایط جدید وام خودرو منتفی شد.

البته دستور کار جلسه شورای پول و اعتبار در هفته جاری همان ۷ محوری است که پیش از این قرار بود مورد بررسی قرار گیرد که شامل ضوابط ناظر بر حداقل استاندارد شفافیت و انتشار عمومی اطلاعات توسط موسسات اعتباری، ساختار سهامداری بانک‌ها، آئین نامه تسهیلات و تعهدات اشخاص مرتبط و اعطای تسهیلات اشتغال به مددجویان می شود.

همچنین شورای پول و اعتبار بررسی دستورالعمل نحوه محاسبه ذخیره مطالبات موسسات اعتباری، زمان لازم الاجرا شدن فرم‌های یکنواخت عقود اسلامی(مضاربه) و اعطای تسهیلات ساخت و احداث انفرادی مسکن از محل حساب صندوق پس انداز مسکن یکم را در دستور کار خواهد داشت.

اما شواهد حاکی است که به دلیل اهمیت موضوع نرخ سود بانکی که به شدت مورد تاکید وزیر اقتصاد است و برای ابلاغ هر چه زودتر بسته اقتصادی دولت، این موضوع یعنی کاهش نرخ سود بانکی خارج از نوبت در جلسه هفته جاری شورا مورد بررسی و تصویب قرار گیرد.

حسن روحانی رئیس جمهور چند روز پیش در گفتگوی تلویزیونی با مردم نسبت به بالا بودن نرخ سود بانکی انتقاد کرد و گفت: سود بانکی باید از کاهش تورم تبعیت کند ولی با توجه به کاهش تورم در کشور هنوز این اتفاق نیافتاده است.

وی افزود: اگر بر فرض تورم ما ۱۵ درصد باشد، اما سود تسهیلات خیلی بالاست و سود بانک‌هایی که به بخش‌های تولیدی تسهیلات ارائه می‌دهند را باید کاهش دهیم؛ اگر هزینه بانک‌ها کاهش پیدا کند، اینها می‌توانند سود تسهیلات را پایین بیاورند و این برای تولیدکنندگان یک قدم بزرگ است.

علی طیب نیا وزیر اقتصاد هم روز گذشته در نشست بسته اقتصادی نیمه دوم سال در این زمینه گفت: هدف‌گیری دولت، کاهش سود بانکی است و نرخ سود در حال حاضر نه با شرایط واقعی اقتصاد و نه تولید هماهنگ است و در عین حال، شرایط بازار سرمایه را نیز در نظر نگرفته، این در حالی است که نرخ تورم کاهش یافته ولی نرخ سود به دلیل چسبندگی‌ها کاهش نیافته است.

طیب‌نیا تصریح کرد: دلیل بالا بودن نرخ سود هم توان کم تسهیلات‌دهی بانک‌ها و هم نیاز بالای فعالان اقتصادی به نقدینگی است، بنابراین هر دو باید اصلاح شود و این دو موضوع در بسته دولت دیده شده است.

وی پیش از این هم در این باره گفته بود: به ‌رغم اینکه نرخ تورم کاهش پیدا کرده، نرخ سود بانکی در حد بالایی است که نه با شرایط بازار سرمایه سازگاری دارد و نه با بازدهی بخش واقعی اقتصاد. اگر صرفا نرخ سود را به طور دستوری کاهش دهیم بدون اینکه نیاز بنگاه ها به نقدینگی تامین شود، طبیعی است که سیاستی ناموفق خواهد بود.

ولی الله سیف رئیس کل بانک مرکزی هم دیروز در این باره با بیان اینکه نرخ سود بانکی متناسب با تورم کاهش نیافته و این اشکال بزرگی است، گفت: بخشی از این امر به فعالیت موسسات غیر مجاز بازمی گردد و بخشی نیز مربوط به مطالبات بانک‌ها از دولت است.

سیف خاطرنشان کرد: مجموعه این عوامل باعث شده است که برعکس این قاعده قابل قبول که نرخ سود باید متناسب با تورم کاهش یابد، محقق نشده است اما بانک مرکزی زمینه ای ایجاد می کند که در بازار بین بانکی تنگنای مالی برطرف شود و این امر به کاهش نرخ رایج عملیات بانکی برای رفع عدم تعادل موجود کمک خواهد کرد.

وی در مورد بانک‌هایی که نرخ سود ابلاغی را اجرا نکرده اند، گفت: در روزهای آینده اقداماتی که در این زمینه اجرایی خواهد شد، اعلام می‌شود و در این زمینه بانک‌های پیشتاز معرفی خواهند شد، همچنین پرونده هایی در مورد بانک‌هایی که دامنه قابل قبول نرخ را اجرا نکرده اند، تشکیل شده است.

البته وعده بازنگری در نرخ های سود بانکی هر سه ماه یکبار پیش از این توسط سیف داده شده است.

محمدباقر نوبخت سخنگوی دولت هم چند روز پیش در این زمینه با تاکید بر اینکه دولت معتقد به تقلیل سود بانکی است، گفت: نرخ سود بانکی بیش از نرخ تورم است، آن موقع که تورم ۴۰ درصد بود، سود بانکی هم همین مقدار فعلی بود.

رئیس سازمان مدیریت و برنامه ریزی کشور افزود: من در اولین جلسه این موضوع را مطرح خواهم کرد. البته اینکه رقم سود بانکی باید تقلیل کند هر سه دستگاه (بانک مرکزی، وزارت اقتصاد و سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی) متفق‌النظر بودند اما اختلاف هایی در میزان این کاهش وجود داشت. بانک مرکزی اعتقاد داشت که این تقلیل باید به تدریج صورت گیرد و رقمی در نظر گرفته شود که انگیزه برای سرمایه‌گذاری ایجاد کند.

داعش از این دختران می ترسد!

داخلی آرشیو خبر صفحه اخبار جبهه مستضعفین

عکس/ داعش از این دختران می‌ترسد!
عکس/ داعش از این دختران می‌ترسد!
کوبانی نامی است که در ادبیات مقاومت ماندگار شده اما شاید کمتر کسی است که بداند زنان و دختران جوان کرد سهم بسزایی در این مقاومت داشتند.
به گزارش جبهه جهانی مستضعفین به نقل از ایسنا، کوبانی نامی است که در ادبیات مقاومت ماندگار شده اما شاید کمتر کسی است که بداند زنان و دختران جوان کرد سهم بسزایی در این مقاومت داشتند و اینبار دختران ایزدی با پیوستن به زنان پیشمرگه و تشکیل گروهی به نام دختران خورشید می خواهند نام خود را جاودانه کنند. دیلی میل در این باره گزارش جذابی را آماده کرده که برگردان آن به شرح زیر آمده است.

سنجار و ایزدی ها نامی است که در طول یک سال گذشته بارها به گوش رسیده و گزارش های تکان دهند زیادی درباره جنایاتی که گروه تروریستی داعش علیه ایزدی ها به ویژه زنان و دختران ایزدی ها روا داشته منتشر می شود.

در این میان اما گویا برخی از زنان و دختران ایزدی با الهام گرفتن از ایستادگی زنان کرد کوبانی تصمیم گرفته اند تا انتقام خود و آشنایانشان را از داعش بگیرند. آنها چند ماهی است که گروه دختران خورشید را تشکیل داده اند.

این گروه توسط زنی به نام «ژاته شینگالی» دایر شده است. شینگالی را پیشتر به عنوان یک خواننده می شناختند (شینگال نام کردی سنجار است). این زن با به خدمت گرفتن ۱۲۳ دختر و زن جوان ۱۷ تا ۳۰ ساله که همگی قصد گرفتن انتقام از داعش را دارند گروه دختران خورشید را تشکیل داده است.

بر اساس گزارش های موجود تروریست های موسوم به داعش در حمله به ایزدی های شمال عراق حدود پنج هزار زن و دختر را به گروگان گرفته اند.

شمار دختران و زنان ربوده شده از طرف سازمان های حقوق بشری، امدادرسان و دیپلمات های غربی نیز تایید شده است. گروه دیده بان حقوق بشر سوریه اعلام کرده بود که گروه تروریستی داعش تعدادی از زنان ایزدی را که پیش از این در شمال عراق ربوده بود، به سوریه منتقل کرده و پس از اجبار به تغییر دین، آن ها را به شبه نظامیان فروخته است.

این سازمان حقوق بشری توضیح داده است که توانسته از ازدواج اجباری ۲۷ زن اطمینان حاصل کند. به گزارش این سازمان، زنان ربوده شده در سوریه به عنوان "عروس" به مردان داعش فروخته می شوند. دیده بان حقوق بشر سوریه فروش زنان ایزدی را تاکنون در حلب٬ رقه و حسکه ثبت کرده است.





در همین رابطه در شهریورماه سال جاری رییس کمیته امور زنان اقلیم کردستان عراق گفته که حدود یکهزار زن ایزدی همچنان اسیر گروهک تروریستی داعش هستند.بخشان زنگنه افزود: مشخص نیست که داعش آنها را در داخل خاک سوریه نگهداری می کند و یا به کشور دیگری منتقل کرده است و دولت اقلیم کردستان تلاش می کند محل اسارت این زنان را به منظور نجاتشان شناسایی کند.

به گفته وی، بحران سیاسی و اقتصادی در کردستان عراق، مانع از توجه کافی مقام های این اقلیم، به پرونده زنان اسیر ایزدی شده است.

تروریست های داعش ایزدی ها را "شیطان پرست" می خوانند. آنها در حملات خود به ایزدی ها معمولا مردان را می کشند و زنان را دزدیده و با خود به اسارت می برند.

از پنج هزار دختر دزدیده شده تنها ۴۳ نفر بازگشته اند. گفته می شود که شیخ های طایفه های سنی در موصل و فلوجه ها تلاش کرده اند تا زنان را خریده و بعد آزاد کنند. در همین رابطه چندی پیش منابعی در موصل اطلاع دادند که گروه تروریستی داعش شیخ ریان العبد ربه الجبوری یکی از شیوخ عشیره الجبور را با شماری از نزدیکان وی اعدام کرده است.

بر اساس این گزارش داعش الجبوری و نزدیکانش را به اتهام فراری دادن زنان ایزدی به استان دهوک اعدام کرد.

اما این دختران پس از آزادی اکنون نگران آنند که در جامعه سنتی ایزدی ها پذیرفته نشوند و به عنوان دخترانی که دامان شان لکه دار شده از این جامعه نیز طرد شوند، یا حتی محاکمه و سنگسار شوند.»

شمار ایزیدی ها را در سراسر جهان حدود ۵۰۰ تا ۸۰۰ هزار نفر تخمین می زنند. ایزدی ها یا ایزدیان، اقلیت مذهبی کردی هستند که در شمال عراق، سوریه، جنوب شرقی ترکیه، قفقاز و ایران زندگی می کنند. آیین آن ها ایزدیه، آمیزه ای از عقاید و ادیان پیش از اسلام و عقاید اسلامی است.